ماهي مون يكسال تمام آيينه دق من بود سُر و مُر و گندهگذاشت گذاشت همين الان ده روز مونده ب عيد مُردفقط خدا ميدونه چقدر از جك و جونور بخصوص ماهي بيزارم و حالم بهم ميخورهعدل ؛ يه سال زنده بود گذاشت شب عيدي ريق رحمتُ سر كشيدهو ميموندي زشت! من خيلي برات زحمت كشيدمهمنقد ك ازت چندشم ميشد ع ترس علي نگرت ميداشتم خودش كلي لطفههمنقد كه از وسايل اضافي بيزارم ولي وجود يك تنگ قد درازُ تو اشپزخونم تحمل كردم خيلي لطف بودهميشه همه چي رو ب گه تر شدنهاينا چيه اصن ؛ شانس گهيده ما همين بس ك عربستان ب خوشي متحول شده ولي ما اينجا هنوز و هر روز اسير
اهريمن ايمب زني ك نوزاد مريض شو تو بيمارستان داشت شير ميداد اهانت ميكنن ؛ چرا؟ چون پدرشون شيطان رجيمِنگم ديگهبخدا هر دختر نوجووني ميبينم با صورتهاي پر طراوت و پر از انرژي قلبم مچاله ي دختراي وطنم ميشه كه اهريمن خون شونو خوردبعد .... رفتم مدرسه حبهگفتم : چرا پسر هشت ساله من رو ار مدرسه متنفر كردينچرا ب يادگيري نماز انقدر پيله ميكنين؟ بچه هاي ما نه پدرشون نماز ميخونه نه مادرشون نه خاله دايي عمه عمو ...گفتم حالا ك دلتون ميخاد خودتون بهشون ياد بدينبا اينكه مدير قول مساعد داداما معلم پرورشي اهريمنيش از فرداش فشار رو ده برابر كردگفتم وقتي مديري ك قول مساعد داد حريف اين جنده خانم نشد لابد اينا تخم و ترك همون چماق بدستايي ان كه ب طراوت دختراي نوجوون ما تير زدنديگه نرفتم دعوابچه رو هم حساس نكردمبعد ميگن بيايين انتخاباتمن ك ب عمر شريفم فقط يكبار سال٨٨ راي دادم ولي عشق ميكنم ك علي نماز خونِ چفيه ب گردنِ كربلا رفته ي راي دهنده رو با كاراتون از جهالت در اوردين و من روو همه مونودو بار ب دروووووووغ همون دروغي كه همه چي تون زاييده شه؛ برام اس ام اس كشف حجاب زديد ! و توقي لحظه ها عریانند...
ما را در سایت لحظه ها عریانند دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : shamim123a بازدید : 42 تاريخ : جمعه 25 اسفند 1402 ساعت: 12:46